انگار خیالات باطل عده ای تمام نشدنی است!!!!
ما نسل امام حسینیم . فراموش کرده اید؟؟؟
هزار هزار قاسم ،هزار هزار محسن، فدای یک تار گیسوی قائممان.
امام نازنینمان فرمود : بکشید ما را، ملت ما بیدار تر می شوند!!!
خمینی! به راستی که این کلام نبود که از میان لبانت تراوش می کرد، گوهر های نیکویی بود که از زبان مولایمان صاحب الامر شنیده بودی و بی شک تحقق می یافت .
امروز روز تحقق وعده های خمینی کبیر است.
روزی است که علمداران لشکر حق، با اقتدا به علمدار کربلا ، لحظه ای نخواهند گذاشت، علم محمدی بر زمین بماند.
آهای خفتگان کاخ سفید ، آهای بی خبران تلاویو، امروز روزی است که قطره قطره ی خون محسن ها و قاسم ها ، در رگ و پوست مردم ایران نفوذ می کند و شما شاهد شکوفایی درخت تنومند انقلاب خواهید بود.
تا خون چنین انسان های بزرگی نباشد ، سرو راست قامت انقلاب چنین سرفرازانه افق را نظاره نمی کند.
پس بدا به حالتان!!!
دور نیست، روزی را که صدای بکشید ،بکشید رزمندگان مان را در پس دیوارهای خانه هایتان خواهید شنید.
دیگر راه گریزی نیست…
نسل حیدرکرار است که با ید خیبرشکنش، دیوارهای پوشالی گنبد آهنین تان را بر سرتان خراب خواهد کرد.
بنشینید و نظاره کنید ، چگونه انتقام سخت محقق می گردد…

امشب سومین شبی بود که  « آتش به اختیار بودن » را تجربه می کردم . درست سه روز پیش بر اثر دعوت یکی از اعضای هیئت امنای زینبیه روستایمان به آنجا رفتم تا سخنرانی کوتاهی انجام دهم که به لطف خدا با آمدن مدیر مدرسه مان این مسئولیت به گردن ایشان افتاد ، اما باعث شد بعد از مدتها من ترغیب شوم در این مجموعه کاری انجام دهم.

• از همان شب وقتی برای عزاداری رفتم ، از مسئولین خواستم فضا و امکانات حداقلی در اختیارم قرار دهند تا بتوانم برخی از مفاهیم کربلا را در قالب داستان به بچه ها بیاموزم و این شد نتیجه کار .